آلوچه ی مامان و باباش

هفته پنجم عاشقانه های من و شما

سلام آلوچه ی خوشمزه چطوری مامان جون ؟ جات خوبه ؟ مامان دیگه سرکار نمیره همش داریم 2 تایی استراحت میکنیم دکتر کلی آمپول و قرص داده ، گفته همش استراحت کنیم آلوچه این ماه کلی از دوستام مامان شدن خدا رو شکر ، بگو ببینم تو دست اون نی نی ها رو گرفتی آوردیشون یا اونا دست شما رو گرفتن ؟ کوچولوی من این روزا همش خوابم میاد و بعضی وقتا دلم درد میگیره ، راستی جات خوبه ؟ دونه سیب من ، دکتر 11 آذر وقت سونو داده تا من شما رو ببینمو صدای قلب خوشگلت رو بشنوم بابا کلی تو خونه کمکم میکنه ، یه عالمه هم خونه مامانی میریم ، بابایی هم کلی خوراکی خوشمزه برامون میگیره دوستت دارم عزیزم جاتو سفت بچسب و خوب رشد کن مامان و بابا عاشقتن   ...
28 آبان 1392

دوست داشتنی ترین خط کمرنگ دنیا

سلام عزیز دل مامان خوش اومدی نور چشم من دیروز رفتم 2 تا بی بی چک خریدم مامان جون موقع تست فقط به خدا میگفتم اگه صلاحه  کلی امام حسین رو صدا کردم ( آخه ماه محرمیم آلوچه من ) اصلاً هم بی بی رو نگاه نمیکردم یعد یهو دیدم بعلههههههههههههههههههههههههههه شما ساعت 18:40 تاریخ 1392/8/19 ابراز وجود کردی  بعد یهو شک کردم  اینم بعدیش ساعت 19:00 همون روز الهی دورت بگردم عزیزممممممممممممممممممم بعد بابا اومد خونه رفتیم آزمایشگاه  جوابش و 12 شب دادن الهی قربونت برم 4 هفته اس تشریف آوردی از این به بعد میام هر هفته برات مینویسم فعلا مامانی ، کمر درد و سر درد خیلی اذیتم میکنه اما جای شما خوب با...
20 آبان 1392

همچو خامشان بسته ام زبان حرف من بخوان از اشاره ها

آلوچه جون امروز دلم میخواد برات بنویسم اتفاق خاصی نیوفته هیچیه هیچی اما دلم هواتو کرده میدونی خدا رو شکر حالم خوبه دیگه نه از بی تابی خبریه نه از گریه و نه از غصه گوش شیطون کرررررررررررررررررررررررر من که خوبم تو هم خوبی عزیزم مطمئنم خوبه خوبی هر وقت خواستی بیا هر وقت ، خدا به موقعش توی کوچولو رو میذاره رو بال فرشته ها ، فرشته ها هم میان شما رو میذارن تو دل مامان این روزهای خوب هم خیلیییییییی نزدیکه خیلی دوستت دارم قشنگم هر وقت اومدی قدمت روی چشم من و بابا ( اما به عنوان این پست دقت کن مامان جون ) عجله نکنیا بازم میگم من و بابا خیلی شما رو دوستت داریم ...
8 آبان 1392
1